علی درویش زاده
علی درویش زادهدر سال 1314 در بندرانزلي پا به عرصة وجود گذاشت. تحصيلات ابتدايي و دبيرستاني خود را در همين شهرستان و تحصيلات دانشگاهي را در دانشكدة علوم دانشگاه تهران به اتمام رسانيد و به دريافت درجة ليسانس و فوق ليسانس با عنوان رتبة اول نايل آمد. در سال 1334 وارد دانشگاه تهران شد و به دلیل علاقه ای كه به حرفه معلمی داشت در رشته علوم طبیعی دانشكده علوم به تحصیل پرداخت . در سال سوم تحصیل در این رشته، می بایست رشته زیست شناسی و یا زمین شناسی را انتخاب می كرد و به پیشنهاد دكتر یدالله سحابی، رشته زمین شناسی را برگزید و با رتبه اول موفق به اخذ لیسانس در این رشته شد . سپس طبق قانونی كه در آن زمان برای رتبه های نخست بود ، در سال 1337 به عنوان دبير و مدرس به استخدام دانشگاه تهران درآمد و به عنوان دبیر و مربی در دانشكده علوم دانشگاه تهران مشغول به کار شد و همزمان در مقطع فوق لیسانس به ادامه تحصیل پرداخت. سپس با استفاده از بورسیه برای اخذ دكترا عازم كشور فرانسه شد و در سال 1348 با درجه دكترا در رشته پترولوژی به ایران بازگشت.
وی با عنوان استادياري به كار خود در دانشگاه تهران ادامه داد و مراحل دانشياري و استادي خود را با تدريس و تحقيق سپري كرد كه حاصل آن انتشار 61 مقالة علمي و تأليف و ترجمة 16 كتاب دانشگاهي است كه سه كتاب وي به عنوان كتاب سال جمهوري اسلامي ايران معرفي شدند و سه بار نيز به عنوان مؤلف بهترين كتاب دانشگاهي از طريق دانشگاه تهران مورد تشويق و تقدير قرار گرفت. نامبرده در سال 1372 به عنوان استاد نمونة دانشگاه هاي كشور از طرف وزارت علوم انتخاب شد. در سال 1379 نيز از طرف انجمن زمين شناسي ايران به عنوان زمين شناس برجستة كشور و در سال 1380 هم به عنوان چهرة ماندگار زمين شناسي ايران معرفي شد و هم اكنون عضو و رئيس شاخة علوم زمين فرهنگستان علوم جمهوري اسلامي ايران است.
وی در تعریف رشته تحصیلی خود در مصاحبه با سایت تبیان می گوید: "پترولوژی یا سنگ شناسی یكی از شاخه های اصلی رشته زمین شناسی است. این رشته در حدود هفتاد یا هشتاد سال پیش جنبه توصیفی داشت ولی امروزه یك سنگ را از دید ژنتیكی و نحوه زایش بررسی می كنند تا دریابند كه خاستگاهآن كجا بوده و یا تحت چه شرایطی وچگونه به وجود آمده است و یا این كه طی یك سری آزمایش و با استفاده از تكنولوژی مدرن به وجود كانی هایی كه در یك سنگ ممكن است باشد، پی می برند. از زمانی كه بشر خود را و محیط اطرافش را شناخت، با سنگ آشنا شد. در واقع در زمانی كه انسان اولیه هیچ چیز نداشت، با سنگ و نحوه استفاده از آن آشنا شد و توانست از آن برای تهیه بسیاری از چیزها استفاده كند و اصلاً به وسیله یك نوع خاص از سنگ بود كه به یكی از اركان طبیعت یعنی آتش دست یافت. در واقع از همان عصر حجر،بشر ناخواسته پایه گذار علم سنگ شناسی – البته نه به این اسم و به گونه امروز ـ شد و روز به روز با پیشرفت علم، بر دانش او در این زمینه افزوده شد. امروزه این رشته علمی در اروپا رونق بسیاری پیدا كرده است؛ بخصوص با اختراع میكروسكوپ پلاریزه Polarized Microscope) ) در دویست سال پیش كه به انسان امكان داد تا با استفاده از آن زوایای سنگ را از درون خود آن بشناسد. تاكنون وسایل و دستگاه های مجهزی برای آزمایش بر روی سنگ ها و یا برش و شكل دادن به آنها و یا استخراج سنگ ها از معادن اختراع شده كه كمك شایانی به استفاده بهتر از سنگ ها نموده است. اگرچه در این رشته نیز مانند دیگر علوم، ناشناخته ها و نادانسته هایی وجود دارد كه مطمئناً در آینده و با پیشرفت علم، بشر بدان ها دست خواهد یافت. متأسفانه كشور ما ، علیرغم برخورداری از منابع عظیم و خاص معدنی ، هم از لحاظ علمی و هم كاربردی در سطح بسیار پائینی قرار دارد. ما هنوز برای استخراج سنگ از وسائل و تجهیزاتی استفاده می كنیم كه مربوط به حداقل سی چهل سال پیش است. از آن گذشته، به دلیل آن كه دستگاه هایی برای برش سنگ نداریم ، مجبوریم این سنگ های گاه ارزشمند را به همان صورت استخراج شده با قیمتی ناچیز به كشورهای دیگر بفروشیم. در حالی كه كشورهای اروپائی، بخصوص ایتالیا با بهره از همین ناتوانی ها سنگ های با ارزشی را كه بعضاً فقط در ایران یافت می شود با نیروی كار ارزان استخراج نموده و در خلیج فارس در كشتی هایی كه مجهز به دستگاه برش سنگ است ، به زیباترین شكل در می آورند و به نام خود و با قیمت بسیار بالا به كشورهای دیگری می فروشند. البته یكی از دلائل بی بهره بودن ما از دستگاه های مجهز كه هزینه های سرسام آوری می طلبد، تحریم اقتصادی است. متأسفانه ما حتی اگر بخواهیم بر روی سنگی تحقیق و پژوهش كنیم باید آن را به یكی از كشورهای خارجی بفرستیم تادانشمندانشان، آن را آنالیز كنند و نتیجه را به ما بدهند و ما بر اساس آن نتایج،مطالعاتی انجام دهیم. در هر جامعه و در هر رشته، افرادی هستند كه به دلیل صرف تمام وقتِ و انرژی و هوش و استعداد خود در آن كار، از سوی دیگران به عنوان نخبه معرفی می شوند. البته به نظر من تنها لازمه نخبه شدن هوش و استعداد سرشار نیست بلكه لازمه اصلی، به كار گیری درست و استفاده بهینه از این نیروی خدادادی است. من معتقدم كه بیشتر مردم استعداد كافی دارند ولی در به كارگیری آن تلاش نمی كنند. من نخبه واقعی را كسی می دانم كه نتیجه كار و عملش را در اختیار دیگران قرار دهد؛ به گونه ای كه همه بتوانند از آن بهره ببرند."
عضو و رئيس شاخة علوم زمين فرهنگستان علوم جمهوري اسلامي ايران
- بازدید: 7907