بررسي پترولوژي و ژئوشيمي سنگ هاي آذرين منطقه چهار گنبد و شناسايي نواحي دگرسان با استفاده از پردازش رقومي
-/8/1376
منطقه چهار گنبد در 90 كيلومتري جنوب غرب كرمان و در كمربند ماگمايي اروميه - دختر واقع شده است. در اين منطقه توده عظيم گرانيتوئيدي تخت، بدرون سنگهاي رسوبي - آذرين دوره.ائوسن نفوذ كرده است. مطالعات پتروگرافي نشان مي دهد كه تركيب اين توده نفوذي عمدتاً شامل گرانيت، گرانوديوريت پورفيروئيد، ديوريت و پيروكسن گابروي كوارتز دار مي باشد. سنگهاي آتشفشاني و آذر آواري منطقه شامل گدازه هاي ريوليتي، داسيت، آندزيت، آندزي بازالت، پيروكسن آندزيت، آمفيبول آندزيت و توف هاي آندزيتي و رسوبي شامل ماسه سنگ، ميكروكنگلومرا، لايه هاي آهكي نوموليت دار با ميان لايه هايي از گدازه بازالتي مي باشد. بررسي هاي پترولوژي و ژئوشيمي نشان ميدهند كه ماگماي مادر توده گرانيتوئيدي تخت از قسمت هاي عميق پوسته بالا آمده و در طي صعود نيز دچار آلايش شده است. اين ماگما از منشأ آذرين و از نوع (كرديلرايي) تشخيص داده شد. دماي آن در هنگام تبلور بين 750 تا 830 درجه سانتيگراد و آب آن 3- 1.5 درصد تخمين زده شد كه در هنگام جايگزيني، فشاري كمتر از 5 كيلوبار بر آن حاكم بوده است. بر اساس نمودار (Pearce,1982)، اين ماگما با يك جبه غني شده در ارتباط است. به هنجار سازي سنگ هاي منطقه مورد مطالعه با گوشته اولين زمين و كندريت، نشان داد كه ليتوسفر منطقه از عناصر نادر خاكي سبك(LREE)تر از عناصر نادر سنگين(HREE)ميباشد و عدم آنومالي منفي فوگاسيته بالاي اكسيژن ماگما را پيشنهاد مي كند. سنگ هاي آتشفشاني منطقه، سنگ هاي وابسته به ماگماتيسم بوده و مربوط به آتشفشان هاي قوس هاي قاره اي (VAG)مي باشد. سرشت ماگماهاي آذرين دروني و بيروني در اين منطقه كالك آلكالن است. بر اساس تقسيم بندي ميدلموست (1991) اين سنگ ها از نوع گرانيتوئيدهاي برخورد قاره اي(CCG)هستند و با توجه به اينكه در جنوب منطقه نوار باريكي از افيوليت ها بعنوان بقايايي از پوسته قاره اي رخنمون دارد، به احتمال زياد ميتوان مدل فرورانش (subduction)را براي محيط ژئوتكتونيك منطقه پيشنهاد داد. توده تحت تأثير نيروهاي فشارشي - برشي شكل گرفته و متبلور گشته است و تكتونيك فعال منطقه شكستگي هاي بعد از تبلور را در آن ايجاد كرده است. در اين پژوهش از داده هاي رقمي TMماهواره لندست براي تفكيك واحدهاي سنگي و شناسايي نواحي دگرسان استفاده شد. تكنيك هاي متنوعي از پردازش تصوير، مانند انواع گسترش تضاد، تركيب هاي باندي مختلف، تجزيه مؤلفه هاي اصلي، تجزيه مؤلفه هاي اصلي هدف دار، تكنيك كروستا، اعمال صافي هاي بالا گذر و پائين گذر مختلف به كار گرفته شدند. تحليل آمار داده هاي خام، نشان داد كه بهترين تركيب باندي با بيشترين ميزان واريانس شامل 721, 742, 751, 754, 542, 543, 531, 541 مي باشند. با استفاده از تركيب هاي رنگي كاذب متنوع و اعمال تكنيك هاي مذكور نواحي دگرساني زير شناسايي گرديدند: كانون آتشفشان بيد خوان، دهانه فرعي خروجي گاز آتشفشان بيد خوان، اطرف معدن مس چهار گنبد، شمال روستاي بابوجهر، كوه چهلتن، حاشيه توده نفوذي دومانوئيه چندين واحد سنگي جديد كه در نقشه هاي زمين شناسي قبلي ثبت نشده و يا نوع سنگ شناسي آن اشتباه گزارش شده بود، با دقت بسيار بالايي شناسايي و جدا شدند. گسل هاي متعددي از روي تصاوير ماهواره اي شناسايي شدند و با استفاده از داده هاي مغناطيس هوايي صحت آنها تأئيد شد. مهمترين اين گسل هاي بنيادين، پل پروست و محمدآباد و با امتداد شرقي غربي و كرپوئيه هستند كه تا كانون آتشفشان بيد خوان ادامه دارند ونقش اصلي را در فوران آتشفشان عظيم بيدخوان به عهده داشته اند. نقشه هاي مغناطيس هوايي با خط پرواز 500 متر، آنومالي بزرگي از كاني سازي را در منطقه بابوجهر نشان مي دهد. در رخداد معدني واقع در حاشيه روستاي تخت نيز براي اولين بار در اين گزارش كاني سازي طلا گزارش مي شود.
- بازدید: 5907