مطالعه پترولوژي گرانيتوئيدهاي شرق جندق (شمال شرق استان اصفهان)
3/4/1387
منطقه مورد مطالعه در شمال شرق روستاي مصر شرق جندق، (شمال شرق استان اصفهان) مي باشد و در تقسيمات زمين شناسي ايران در زون ايران مرکزي قرار دارد. در اين منطقه سه فاز گرانيتوئيدي و يک فاز پگماتيت با ترکيب آلکالي گرانيتي- سيينوگرانيت به سن ژوراسيک مياني، افيوليت جندق و سنگ هاي دگرگوني منطقه را قطع نموده است. با توجه به اين که قطعاتي از دگرگونه ها در توده نفوذي وجود دارد در نتيجه سن اين توده جوان تر از دگرگونه هاي منطقه مي باشد. مجموعه سنگ هاي دگرگوني منطقه مورد مطالعه از پايين به بالا به ترتيب پريدوتيت سرپانتيني شده، آمفيبوليت، مرمر خاکستري، انواع شيست ها، مرمر دولوميتي سياه رنگ نازک لايه، و مرمر لاک مي باشد. شيست ها شامل کلريت شيست، ميکاشيست، گارنت ميکا شيست، تالک شيست و ترموليت شيست است. فاز سوم داراي بيشترين حجم و فاز اول داراي کمترين حجم مي باشند. فاز دوم، فاز اول را قطع کرده است و همچنين قطعاتي از فاز اول در فاز دوم وجود دارد به همين علت فاز اول قديمي تر از فاز دوم مي باشد. فاز سوم نيز داراي قطعاتي از فاز اول و دوم مي باشد بنابراين جوانتر از فاز اول و دوم است. فاز اول از آلکالي گرانيت، سيينوگرانيت، مونزوگرانيت، گرانوديوريت، کوارتز ديوريت و ديوريت با ترکيب غالب مونزوگرانيت، فاز دوم از آلکالي گرانيت، سيينوگرانيت و مونزوگرانيت با ترکيب غالب آلکالي گرانيت، همچنين فاز سوم از آلکالي گرانيت، سيينوگرانيت، مونزوگرانيت و گرانوديوريت با ترکيب غالب گرانوديوريت و فاز چهارم از پگماتيت با ترکيب آلکالي گرانيت و سيينوگرانيت تشکيل شده است. فاز اول واجد فلدسپار پتاسيم نوع ميکروکلين و ارتوکلاز، پلاژيوکلاز نوع آندزين، کوارتز، بيوتيت (آنيت- سيدروفيليت) و کاني هاي فرعي مسکويت، اسفن ، زيرکن و همچنين اکسيد آهن (هماتيت) مي باشد. فاز دوم از فلدسپار پتاسيم نوع ارتوکلاز و ميکروکلين، به همراه کوارتز و از کاني هاي فرعي پلاژيوکلاز نوع آلبيت، مسکويت، تورمالين نوع اسکورليت، بيوتيت تشکيل شده است. فاز سوم شامل کاني هاي پلاژيوکلاز نوع آلبيت، فلدسپار پتاسيم نوع ميکروکلين، کوارتز ، مسکويت، گارنت نوع آلماندين- اسپسارتين، بيوتيت و کاني آپاتيت مي باشد. فاز چهارم يعني پگماتيت شامل کاني هاي فلدسپار پتاسيم نوع ارتوکلاز، پلاژيوکلاز نوع آلبيت، کوارتز، تورمالين، گارنت و مسکويت فراوان است. در بررسي هاي ژئوترمومتري با استفاده از ترکيب فلدسپارها، دماهاي بدست آمده بسيار کمتر از دماهائي است که بيانگر محيط هاي آذرين باشد و مي توان نتيجه گرفت که ترکيب فلدسپارها تحت تاثير فرآيندهاي ساب سوليدوس و ميلونيتي شدن تغيير يافته است. ترمومتري بيوتيت هاي موجود در فاز اول دماي 642- 718 درجه سانتي گراد را پيشنهاد مي کند. بر اساس داده هاي ژئوشيميائي ماگماي مولد سنگ ها ماهيت کالک آلکالن داشته و طيفي از پرآلومين شديد تا ضعيف و در نهايت متاآلومين را شامل مي شود. بررسي هاي ژئوشيميايي نشانگر آن است که گرانيتوئيدهاي مورد مطالعه همزمان با برخورد و نوع ماگماي آن S و هيبريد H تشخيص داده شد. با توجه به سن اين گرانيتوئيدها و فازهاي کوهزايي مهم ايران که در مزوزوئيک رخ داده اند مي توان دليل اين پلوتونيسم را به کوهزايي سيمرين و احتمالا سيمرين مياني نسبت داد و اين گرانيتوئيدها در امتداد گسل ها نفوذ نموده اند. گسل هاي اين منطقه شامل گسل چوپانان و ترکمني- اورديب مي باشند و احتمالا علت ميلونيتي شدن توده نفوذي منطقه مورد مطالعه نيز است، همچنين اين گسل ها به موازات گسل درونه مي باشند. بررسي هاي پيشينيان اين سنگ ها را گرانيت گنيس معرفي نموده است اما اين مطالعه نشان مي دهد که اين سنگ ها گنيس نبوده و گرانيت ميلونيتي هستند. در اين منطقه به علت وجود سه فاز گرانيتي و يک فاز پگماتيتي و دارا بودن کاني شناسي متفاوت پس مي توان نتيجه گرفت که هر کدام از فازهاي گرانيتي از ذوب يک نوع شيست به وجود آمده باشد. فاز اول به علت وجود بيوتيت فراوان احتمالاً بيشتر از ذوب کلريت شيست ها، ميکا شيست ها و تالک شيست ها به وجود آمده است. فاز دوم به علت وجود پتاسيم زياد احتمالاً بيشتر از ميکاشيست ها تشکيل شده است. فاز سوم به علت وفور آهن، آلومينيم و کلسيم بيشتر ممکن است از گارنت ميکا شيست ها به وجود آمده است. فاز چهارم مستقيما از ماگما حاصل نشده و کاني هاي موجود در اين سنگ ها حاصل تبلور مستقيم از سيالات هستند. دليل هيبريد بودن اين گرانيتوئيدها و خارج شدن از تيپ S به اين علت است که شيست ها از نظر کاني شناسي متنوع مي باشند. گرانيت هاي تيپ S منطقه از ذوب ميکاشيست ها به وجود آمده است در صورتي که اگر از ذوب ديگر شيست ها به وجود آمده باشند به سمت هيبريد مي روند
- بازدید: 6556